میخواهم رها شوم

زمزمه های درونی.

میخواهم رها شوم

زمزمه های درونی.

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

تاوان

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

تعطیلات از نوع میم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

رمزی شدن پستهام

هفته پیش خاله های تهرانی که برای مراسم ختم اومده بودن اعلام کردن که دیدن خونه ما هم میان. نانا امروز وارد نه ماهگی شد در حالیکه هیچ کدوم از خانواده مادریم ندیدنش تا حالا یا کم لطف بودن یا نگران کرونا ؟تمیدونم. خاله های اینجا هم تو رودربایستی قرار گرفتن و گفتن ما هم میایم. 

دو روز تمام خونه سابیدم و بالخره اومدن و رفتن و حسابی از خونه خوششون اومد و بعدش میم که خونه مامانش رفته بود مامانم رو رسوند و بماند که دعوای حسابی کردیم و کلی گریه کردم از رفتار میم. 

حالا فرداش جلسه داشتم اداره بگو با ریاست کی,,؟ جناب میم. اخر شب عذر خواهی کرد به روش خودش. این جور مواقع یه ماچ از دور میفرسته و منم کشش ندادم و آشتی کردم.صبح رفتم جلسه و حسابی میم جلو بقیه تحویلم گرفت.

این هفته هم که درگیر نیومدن پ بودم و قشنگ حالت سکته داشتم و از بس زعفرون خوردم کلی اقتصاد خانواده رو با ضرر و زیان روبرو کردم.

امروز برای لحظه ای میم جلو یه پاساژ توقف کرد و رفتم برای الیس ناخن مصنوعی بخرم ( بماند که چقد بحث کردیم که راضی شدم گفت برای بازی میخواد منم راضی شدم وگرنه بچه ده ساله کجا و این قرتی بازیا کجا و برای اولین بار بعد سالها زندگی مشترک برا خودم لاک خریدم. عاااشقشم. امروز این ماجرا پیام بزرگی برام داشت. نه که لاک نداشته باشم داشتم یا از خواهرام گرفته بودم یا آلیس بهونه گرفته بود براش خریده بودم که البته صدتا سوراخ مال خودشو قایم میکنه.

این روزا برا دل خودم خرید میکنم چون سالها فقط برا نیازم خرید کرده بودم یه مانتو داغون شده بود مانتوی بعدی رو گرفته بودم هییچ‌ وقت همزمان چند تا مانتو یا شلوار نداشتم. خواهر وسطی الان تمام لباساش جامونده چند مدل و چند رنگ شلوار که همه نو هستن در حالیکه حتی شاغل هم نبود و مامانم اینا سالهای بعد طلاق خرجشو میدادند. خیلی ملاحظه کردم نا به ثبات برسیم امیدوارم بتونیم اخرین بدهی ها رو هم بدیم و فکرمون اروم بگیره. آمین 

دوستان من از این به بعد رمزی مینویسم یا رمز رو وبلاگ میذارم یا پستها. دوستانی که وبلاگ دارن پیام بدن رمز بفرستم و اونهاییکه این مدت همراهم بودن لطفا اگر وب ندارید یه اسم رمز بذارید که پست با رمز اون اسم محتوی رمز خودم( با اسم خودتون ) رو براتون اینجا بذارم. 







این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.