به مادری که از خستگی و شب نخوابی گله میکنه، کلافه ست از بوی اروغ بچه روی لباسش، بهم ریختهست از گم کردن زنانگیش،بیحال و ناامید از گذر روزهاست، با حسرت به ناخون کاشت شده و موی رنگ شده زنان دیگه نگاه میکنه، بیحوصله ست از عوض کردن پوشک و شستن و جمع جور کردن دوتا بچه پشت سرهم، بغض کرده ست بخاطر نداشتن یه وقت ازاد صرفا برای خودش، نگید ناشکری نکن.
نمی دونم چرا به حای اینکه بگیم درکت می کنم،میفهممت ،میگیم ناشکری نکن.
چه جالب
مبارکا باشه قدمش
یادمه اون موقع هم پسر دوست داشتی
خداحفظشون کنه.
آلیس خوبه؟مشکلاتش حل شد؟خواهر و برادر کوچولوشو دوست داره؟
اگه دوست داشتی بهم رمز بده.
ممنون . بله خداروشکر آلیس خانومی شده برا خودش.
عزیزم اگه ادرس وبلاگ بذاری رمز رو میفرستم
شما همون رهایی که یه دختر به نام آلیس داشت و باردار بود؟ الان دوباره نینی داری؟یا من اشتباه گرفتم
بله عزیزم همونم بعد از دختر دومم خدا بهمون یه پسر داد