میخواهم رها شوم

زمزمه های درونی.

میخواهم رها شوم

زمزمه های درونی.

کنار نیومدم اما زندگی واینمیسته منم باسد باهاش حرکت کنم ناهار و شام بپزم با الیس کارتون ببینم و ... ولی کلاردل و دماغ ندارم. پنج شنبه که رسیدیم مامانم چند باری چزوندم اخر شب که همه خوابیدن بغضم ترکید و تاصبح خیلی کم خوابیدم. ظهر هم رفتیم خونه پدرشوهر که اونم تو قیافه بود اولش ولی مادرشوهر بد نبود. بعد از ناهار هم میم رفت پیش دوستاش منم به زور خوابیدم و عصر هم الیس گیر داد که بریم بیرون. م ش هم نون پنیر خیار گوجه اورد و رفتیم یه باغ و منچکلی حرص خوردم که چرا نباید یه ظرف دردار تو خونشون داشته باشن اخه خوراکی پیک نیک رو باید بریزی تو قابلمه. اصلا حوصله نداشتم ولی ترجیح دادم اونجا باشم تا برم خونه پیش مامانم اینا دیگه 9 بود که پ ش مارو رسوند خونه مامانم اینا و یه کم شام خوردم و میم هم اخر شب اومد دنبالمون و برگشتیم. 

مامانم کلی سرزنش میکنه اما اخرش میگه ناشکری نکن اینکه چرا این فصل باردار شدی و من اصن باهاش راحت نیستم بگم اخه من چمیدونستم بعد یکسال اقدام اون ماه باردار میشم بعد دلم میخواد سرمو بکوبم به دیوار. واقعا خسته ام دلم نمیخواد یه مامان سرزنشگر مثل مامانم برا الیس باشم. سعیم رو میکنم. 

خواهرم کلا مامانم رو بلاک کرده و فقط من باهاش در ارتباطم. امیدوارم خدا کمک ش کنه زودتر مشکلش حل بشه فعلا که درگیره. 


نظرات 2 + ارسال نظر
خاطره سه‌شنبه 27 خرداد 1399 ساعت 11:10

میشه راجب مشکل خواهرت بگی اون که تازه رفت خارج پیش شوهرش
انشالله بچه آن اول سالم باشه بدم پسر...بختیاری ها هم مثل شما پسردوست هستن.

با شوهرش اختلاف داره من اگه بچه اولم پسر بود قطعا دوست داشتم دومی دختر باشه

مریم ... دوشنبه 26 خرداد 1399 ساعت 19:32

مامان منم خیلی سرزنشگر اما میدونم دست خودش نیست گاهی خیلی مهربون و گاهی خیلی بد... قبلا تحمل میکردم اما الان چند سالیه بهش تذکر میدم نه بی احترامی میگم اگه این بار این طور رفتار کنی یا حرفمو به این و اون بگی مطمئن باش یه بخشی از زندگیمو ازت پنهون میکنم و رفت و آمدمو باهات کم وقتی تهدیدش میکنم خیلی ناراحت میشه اما دست و پاشو از زندگی من جمع میکنه ...همه این هارو با لحن بد نمیگم با لحنی میگم که نفرینم نکنه اما بدونه من ازین وضع تو عذابم....اوضاع گل و بلبل نشده ولی خیلی از سکوتای قبل بهتره

اره منم میگم اما متاسفانه فایده نداره مامانم معتقده همه باید به روش اون زندگی کنن .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد