به زور آلیس رو کشیدم بیرون که بریم حیاط خلوت پشت خونه ادم برفی درست کنیم. البته ساعت 3 کمی افتاب شد و از اونموقع بهش گفتم اما گذاشت دم غروب هویج و دکمه هم برداشتم اومدم بیرون دیدم افتضاح سرده یاهو ودر رو دیدم دما 16 درجه زیر صفر بود. کمی بازی کردیم گفتم بریم من فوق العاده سردمه پریود بودم و ... اما شروع مرد به پرخاش گفتم مامان من نمیدونستم انقد هوا سرده تازه بازم داشت برف میبارید برفها هم ترد بودن اصلا به درد بازی نمیخوردن یه پایه درست کردم دیدم تمام پالتوم شد برف خودمون عملا تبدیل به ادم برفی شدیم به زور کشوندمش بالا انقد پرخاش کرد که دلم میخواست بمیرم از دستش . خوبه به زور کشوندمش بیرون اونم بعد از دو روز که تو خونه ایم. نمیدونم کی بالاخره داروها جواب میده اینبار باید به دکترش بگم در مورد پرخاشگریش.
رسما تو خونه زندانیم وضعیت کوچه طوری نبود بتونم ماشین درارم.میم هم دوستش اومد دنبالش رفتن. خانم ج هم امروز فقط یکساعت رفته بود سرکار گفتم برا موارد اورژانسی باز باشیم.
به مامانم زنگ زدم بمیرم جفتشون گیر چرخ خیاطی بودن میگفت کسی نیست سوزن رو نخ کنه. دوساعته داریم ور میریم نمیتونیم.
دلم میخواد وزنم دو کیلو کم بشه اما مگه میشه غذام رو کم کردن اصلا هله هوله نمیخورم اما همونم که بودم. میم میگه بدنت جمع شده ولی خودم و ترازو چیزی حس نمیکنیم.
فردا هم به احتمال قوی مدارس تعطیله و یه روز دیگه به اسارت باید ادامه بدم. دیشب کمد لباسا رو ریختم بیرون دوساعت توش بودم ولی برق افتاد.
ببینم امشب میتونم یه حرکت دیگه بزنم ایشالا